راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان
تاریخ انتشار: ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۴۷۹۰۸
به گزارش خبرنگار جام آنلاین از سمنان، «سمیرا میرحاج»؛ روانشناس کودک و نوجوان و مشاور مهارتهای زندگی در یادداشتی به راهکارهای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان پرداخت:
تعریف اعتماد به نفس
یکی از مهمترین عوامل موفقیت و رشد فردی، اعتماد به نفس است. اعتمادبهنفس بر نحوه عملکرد فرد در مقابل دیگران تاثیر میگذارد؛ بازتاب عملکرد فرد را به خوبی نشان میدهد و نقش مهمی در شکلگیری شخصیت او دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برای تقویت اعتماد به نفس در نوجوانان، والدین مهمترین نقش را دارند.
تقویت اعتمادبهنفس در نوجوانان
تقویت اعتمادبهنفس در نوجوانان باید از ابتدای دوران نوجوانی، یعنی از حدود ۱۰ سالگی انجام شود. همه نوجوانان پس از دوره کودکی، تصور میکنند بزرگ شدهاند؛ اما مشکل این است که خود را بزرگتر از چیزی که هستند میبینند. اگر والدین با آنها مانند کودکان رفتار کنند آنها اعتماد به نفس خود را از دست میدهند؛ به همین علت برای تقویت اعتماد به نفس در نوجوانان، والدین مهمترین نقش را دارند.
نشانههای اعتماد به نفس بالا در نوجوانان
نوجوانی که اعتمادبهنفس بالایی دارد، در انجام کارهای خود مستقل عمل میکند؛ به شخص دیگری تکیه نمیکند؛ مسئولیتپذیر است؛ هنگام قرار گرفتن در جمع افراد غریبه و ناشناس احساس ترس نمیکند؛ گوشهگیر نیست؛ نظرات خود را به راحتی بیان میکند؛ به تواناییهای خود افتخار میکند؛ به راحتی از نظرات و عقاید خود دفاع میکند و اگر شکست خورد، آن را میپذیرد و با قدرت بیشتری برای جبران آن سعی میکند.
نشانههای کمبود اعتمادبهنفس در نوجوانان
کمبود اعتمادبهنفس در نوجوانان نشانههای روحی و جسمی زیادی دارد؛ برخی از این نشانهها عبارتاند از:
نشانههای جسمی: لبهای آویزان، لرزش خفیف دستها، چهره پژمرده و غمگین، چشمهای غمگین، صدای ضعیف و لرزان، ظاهر نامرتب و شلخته، کمرو، پرخاشگر، مغرور، تشنه تحسین شدن توسط دیگران و غیره.
نشانههای روحی: بخل و حسادت، همیشه مشکوک بودن، نگران بودن، عدم احساس شایستگی و…
نقش والدین در اعتماد به نفس نوجوانان
والدین با حمایتهای خود نقش مهمی در ایجاد اعتماد به نفس نوجوانان دارند. رفتار و گفتار والدین در شرایط مختلف تاثیر زیادی بر احساس اعتمادبهنفس نوجوانان دارد. اگر والدین به فرزندان خود بها ندهند نمیتوان انتظار داشت که افراد دیگر جامعه به آنها بها دهند.
راهکارهای افزایش اعتمادبهنفس در نوجوانان
مشاورین برای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان راهکارهایی به والدین ارائه میکنند. برخی از این راهکارها عبارتاند از:
۱- با فرزند خود با احترام رفتار کنید
باید بدانید زمانی که فرزند شما به دوره نوجوانی رسیده است، دیگر کودک نیست و مانند هر فرد بزرگسال دیگری شایسته احترام است. بهتر است همیشه او را با احترام خطاب کنید و از لحن اهانتآمیز و تحقیرکننده استفاده نکنید. با این کار او خود را بزرگ میبیند و احساس رضایت از خود میکند.
۲- از فرزند خود زیاد انتقاد نکنید
انتقاد کردن زیاد، اعتمادبهنفس نوجوانان را سرکوب میکند. اگر فرزند شما چیزی میخواهد اما شما آن را نمیپسندید، با او درباره این موضوع صحبت کنید. زمانی که از نوجوانان زیاد انتقاد میکنید، آنها فکر میکنند مورد تمسخر قرار گرفتهاند و شما از وجود آنها خجالت میکشید. پس زمان انتقاد به لحن خود دقت کنید.
۳- از فرزند خود تعریف کنید
زمانی که از فرزند خود به خاطر کارهای خوبی که انجام میدهد تعریف میکنید، اعتمادبهنفس او را بالا میبرید. او با این کار برای تکرار کارهای خوب خود تشویق میشود. بهتر است احساسات خود را ابراز کنید تا فرزند شما بداند که به وجود او افتخار میکنید.
۴- فرزند خود را تشویق کنید
اجازه دهید تا فرزند شما به فعالیتهای مورد علاقه خود بپردازد، سعی کنید در این راه او را تشویق و حمایت کنید. این فعالیتها فرصت خوبی را برای موفقیت، شکست و سنجش اعتمادبهنفس او فراهم میکند. همچنین روحیه او برای انجام فعالیتها بالا میرود و یاد میگیرد که برای انجام دادن کارها با دیگران همکاری داشته باشد.
۵- مهارتهای دوستیابی را به فرزند خود آموزش دهید
همه ما میدانیم که نمیتوانیم فرزندان خود را برای انتخاب دوست مجبور کنیم؛ اما میتوانیم مواردی مانند احترام به یکدیگر و درک متقابل روابط را به آنها آموزش دهیم. به فرزند خود بیاموزید که دوستان خوب و بد خود را تفکیک کند؛ زیرا این دوستان روی اعتماد به نفس او تاثیر زیادی دارند.
به فرزند خود تکنیکهای افزایش تمرکز را آموزش دهید و به آنها بگویید روی تواناییهای خود تمرکز بالایی داشته باشند.
۶– به او بیاموزید روی تواناییهای خود تمرکز کند
به فرزند خود تکنیکهای افزایش تمرکز را آموزش دهید و به آنها بگویید روی تواناییهای خود تمرکز بالایی داشته باشند. توجه داشته باشید که هیچگاه آنها را با دوستان و همسالان آنها در فامیل یا آشنایان مقایسه نکنید؛ زیرا مقایسه باعث چشم و همچشمی و کاهش اعتماد به نفس میشود. به او بیاموزید که نقاط قوت خود را پیدا کند و از آنها برای پیشرفت خود استفاده کند؛ او باید بداند بهترین رقیب او در این راه خودش است.
همچنین بخوانید: «هشت راه برای افزایش تمرکز روی کاری که انجام میدهید»
۷– به فرزند خود بیاموزید از برخی اتفاقات ساده زندگی گذر کنند
برخی از نوجوانان به علت رقابت زیاد با دوستان و همسالان خود تحت فشار قرار میگیرند. نوجوانان دوست دارند شبیه افرادی که برای خود الگو قرار دادهاند باشند؛ اما اگر در این راه شکست بخورند، اعتماد به نفس آنها کاهش مییابد. در این مواقع سعی کنید با فرزند خود صحبت کنید و بگویید موضوعی که به خاطر آن درگیر شده است به اندازه سلامت جسم و روح او مهم نیست.
افزایش اعتماد به نفس به کمک تمرکز
۸- به فرزند خود بیاموزید روحیه قوی داشته باشد
نوجوانان باید بتوانند در مقابل سختیهای زندگی و اتفاقات آزاردهنده آن صبوری کنند؛ زیرا این موارد اعتماد به نفس او را کاهش میدهند. همچنین باید بتوانند احساسات منفی خود را کنترل کنند و اجازه ندهند که دیگران با مسخره کردن آنها، اعتماد به نفس آنها را کاهش دهند.
۹- از مشاوره کمک بگیرید
زمانی که احساس میکنید کمبود اعتماد به نفس روی روابط اجتماعی فرزند شما تاثیر منفی گذاشته است، بهتر است با مشاوره گرفتن از فرد آگاه و با تجربه به او کمک کنید. او میتواند با ارائه راهحلها و تکنیکهای روانشناسی به نوجوان شما کمک کند.
۱۰- از فرزند خود حمایت کنید
شاید متوجه نباشید اما بیشتر رفتارهای شما، حتی کوچکترین کارهای روزمره تاثیر زیادی در شکلگیری اعتماد به نفس نوجوان شما دارد. او باید بداند که شما در همه شرایط حامی و پشتیبان او هستید؛ زمانی که به این باور برسد با قدرت و اعتمادبهنفس بیشتری در همه مراحل زندگی گام برمیدارد.
۱۱- به او بیاموزید روحیه خودباوری را در خود تقویت کند
زمانی که یک نوجوان در حال انجام یک فعالیت است، اگر نتواند آن را به خوبی انجام دهد احساس شکست و ناامیدی میکند. برای مثال نوجوانی که در ریاضیات ضعیف است تصور میکند فرد باهوشی نیست؛ پس به جای اینکه او را احمق خطاب کنید، به او آموزش دهید تا بتواند مهارتهای اندک خود را نیز رشد و بهبود دهد.
۱۲- به جای نتیجه کار، از تلاشها و زحمات او تعریف کنید
زمانی که فرزند شما در امتحان نمره کامل میگیرد، به جای اینکه او را به خاطر نمره تحسین کنید، از او به خاطر تلاشهایی که کرده است قدردانی کنید. یک نوجوان نمیتواند همیشه نتایج کار خود را تحت کنترل داشته باشد، اما میتواند تلاشهای خود را کنترل کند. پس اگر از نتایج کار او قدردانی کنید ممکن است در صورت شکست اعتمادبهنفس خود را از دست دهد. به او بیاموزید مهم این است که او نهایت تلاشهای خود را انجام دهد؛ حتی اگر موفق نشود.
۱۳- مهارتهای استدلالی را به نوجوان خود آموزش دهید
اگر نوجوان مهارتهای استدلالی بالایی داشته باشد، زمانی که برای او سوالی پیش میآید به راحتی سوال میپرسد، نیازهای خود را تقاضا میکند و مشکلات خود را به راحتی رفع میکند.
۱۴- فرزند خود را برای کشف فرصتهای جدید، تشویق کنید
فرزند خود را تشویق کنید تا کارها و فعالیتهای جدید را یاد بگیرد و امتحان کند. او با این کار میتواند استعدادهای خود را کشف کند و اعتمادبهنفس خود را بالا ببرد. بیشتر نوجوانان به علت کمالگرایی از شکست میترسند و نمیخواهند خجالتزده شوند؛ اما اگر والدین به آنها آموزش دهند که فعالیتهای مختلف را امتحان کنند، علاوه بر کشف استعدادها باعث افزایش اعتماد به نفس در آنها نیز میشوند.
نوجوانان اعتمادبهنفس را از رفتارهای والدین یاد میگیرند، نه از حرف زدن آنها؛ پس با رفتارهای خود برای فرزندانتان الگوی شجاعت و اعتمادبهنفس باشید.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: روانشناس آموزش مهارتهای زندگی تقویت اعتماد به نفس نوجوانان نفس در نوجوانان افزایش اعتماد توانایی های خود تقویت اعتماد نفس نوجوانان فرزند خود فرزند خود نفس نوجوان آموزش دهید فرزند شما فعالیت ها نشانه ها تلاش ها نفس او
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۴۷۹۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
به گزارش ایسنا، سحر پهلواننشان روانشناس کودک و نوجوان در گفتوگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوههای رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار میآید در نظر میگیرند، شیوهای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانوادهها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند میتواند اعمال شود.
شکلهای مختلفی از تنبیه وجود دارد
این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمیدهیم. بنابراین شما میتوانید با استفاده از محرومیتسازی، محدویتهای کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.
از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده میشود
پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیهها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک میشود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد میکند. مثلاً آتشافروزیهایی که برخی کودکان انجام میدهند یا بازیهای خطرناکی که میتواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچههایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کمتوانی ذهنی دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیههای فیزیکی هم استفاده میشود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه میشود که از شیوه تنبیههای غیر جسمی مثل تقویت منفی، محرومسازی، تقویتهای مثبت و .. استفاده شود.
ما شکلهای مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه میتواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیههای غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیتهای مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.
عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان
این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم میتواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت آن میتواند به تنبیههای مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.
وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیهها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمیتوانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمیبرم. قولهایی که به کودک داده میشود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بیاعتمادی را در کودک ایجاد میکند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول محور همان موضوع و یا در فاصلهی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.
پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیهها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محرومسازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.
این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار میگیرد باید کوچکترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویقها میتواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی میتواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیههایی که برای او در نظر گرفتهشده، را کاهش داد.
تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان
این روانشناسی درباره تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون میتوان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه میآورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیهکننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن میتواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.
پهلواننشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنشهای که کودک در مقابل تنبیه بدنی میتواند انجام میدهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل میکنند.
وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهدهای هم کودک یاد میگیرد که این یک شیوهای است که خانواده میتواند به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان همجنس یا غیر همجنس خود و یا افرادی بزرگتر از خود میتواند به کار ببرد. شیوهای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.
این روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصلهگیری عاطفی هم در بچهها هستیم. اگر اولین شیوه خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجانهای منفی که میتواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی میشود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا میکند.
وی در ادامه گفت: خیلی وقتها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشیتر یا سابقه اختلالات روانشناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت میکنیم، میگویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، میتواند تبعات جبرانناپذیری را داشته باشد.
پهلواننشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلالهای روانشناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرحوارهای را در ذهن والدین فعال میکند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال میشود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.
اگر اولین شیوهی خانواده وقتیکه کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث میشود که ویژگیهایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچهها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیبهای آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله میگیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود میآید و این موضوع خیلی مواقع باعث میشود که ارتباط ایمن کودک با منابع دلبستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم دستخوش تغییر شود.
علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی
این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی دربارهی اینکه چرا بچهها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار میگیرند دقیقاً مقابله به مثل میکنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام میدهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روانشناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گراییها و منفیگراییهایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن آنان میشود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچهای خود شده است و میخواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً میتوانند همان کار را انجام دهد.
پهلواننشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آنها این است که اگر والد کاری را انجام میدهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان میکند تا ببیند آن نتیجهای که والد میخواهد از کودک بگیرد کودک هم میتواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که میگوییم از آنجایی که بچهها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگیشان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه میشود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوههای غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح میتواند یکی از روشهای کارآمد در تربیت کودک باشد.
این روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه میکنیم این است که خانوادهها انتظاراتشان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگیهای تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکلهای مختلف به کودک گفته شود.
اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام میدهند
پهلواننشان در پاسخ به سوال دیگری درباره مقاومت کودکان و اصرار آنها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث میشود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفیگرایی اساسا جزو شاخصههای تحولی او است. والدین باید از شیوههای دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتونها، قصهها، نمایش ها و بازی با عروسکها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.
وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث میشود بچهها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک میخورم چون قبلتر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.
این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیههای خود به دنبال راهحل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه میکند و میبیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب میکند. از سوی دیگر در دورهای که کودک استقلالورزی را تجربه میکند، آن احساس شرم برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.
وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچهها متمرکز بر حال هستند و آیندهنگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانهای نبوده است. به این دلیل بعضی وقتها کودکان میگویند که من نمیدانستم که این اتفاق میافتد و فقط میخواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفتوگوی همدلانهای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر میکرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.
انتهای پیام